گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
انوار العرفان
جلد سوم
[سوره البقرة ( 2): آیه 177 ] ....



ص : 405
اشاره
لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِکَۀِ وَ الْکِتابِ وَ النَّبِیِّینَ وَ آتَی الْمالَ
عَلی حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبی وَ الْیَتامی وَ الْمَساکِینَ وَ ابْنَ السَّبِیلِ وَ السَّائِلِینَ وَ فِی الرِّقابِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَی الزَّکاةَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا
( عاهَدُوا وَ الصَّابِرِینَ فِی الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حِینَ الْبَأْسِ أُولئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ ( 177
ترجمه و شرح .... ص : 405
صفحه 199 از 286
خداوند متعال در این آیه مبارکه پس از حکم تحوّل قبله و اسرار آن مسلمانان را مورد خطاب قرار داده و آنها را هشیار میکند تا
مثل دیگران دچار اشتباه نشوند و قبله و دیگر احکام و شعارها را مقصود و هدف اصلی نپندارند و بدانند أنوار العرفان فی تفسیر
406
که اینها همه وسیله و مقدمه است براي تربیت عالی انسان و این چیزها بخودي خود سبب تحقق نیکی و ایجاد خیر نیستند و هدف
مستقلی از هدفهاي اسلام بشمار نمیروند بلکه نیکی عبارت از کارها و تکالیفی است که اثر آن در ضمیر فرد و اجتماع ظاهر
میشود و براست و چپ توجه کردن یا دیگر حرکات ظاهري که در شعائر دینی وجود دارد نمیتواند جاي آن اعمال را بگیرد اینک
میفرماید:
نیکوکاري و عمل صالح تنها باین نیست که در موقع نماز و عبادت صورت خود را مانند نصاري بسوي مشرق و مانند یهود بسوي
مغرب متوجه بسازید و همه گفتگوهاي شما فقط در باره مسأله تغییر و تحول قبله بوده و عبادت و بندگی را منحصر در آن بدانید
زیرا خصوصیتی در مشرق و مغرب وجود ندارد و غایت نیکی و نیکوکاري انجام دادن این آداب و حرکات ظاهري نیست بلکه
نیکی و نیکوکاري براي کسی است که بخدا و روز رستاخیز و همه فرشتگان که حاملان وحی و خدّام عرش و سفراي بین خدا و
پیامبران او هستند و جبرئیل که یهود او را دشمن میداشتند و بکتاب آسمانی از زبور و تورات و انجیل و قرآن و همه پیامبران ایمان
آورده و فرق بین پیغمبري با پیغمبر دیگر نگذارد و مال و دارائی خود را با تمام علاقهاي که بآن دارد بخویشاوندان خود و پیغمبر
اسلام و کودکانی که پدران خود را از دست دادهاند و تهیدستان آبرومند که اهل سؤال نیستند و درآمد آنان بمخارج عائلهشان
کفایت نمیکند و بواماندگان در غربت که وسیله رسیدن بوطن خویش را ندارند و بگدایان که از روي ناچاري دست بسؤال باز
میکنند و همچنین در باره آزاد ساختن اسیران جنگ و غلامان و کنیزانی که بردهفروشان آنها را کالاي خود ساختهاند صرف نماید
و همینطور نیکی و نیکوکاري براي کسی است که نماز را با شرائط آن و با حضور قلب برپا دارد و زکوة مال خود را بنحویکه شرع
مقدس ص: 407
اسلام مقرر داشته بمستمندان بدهد و چون با یکدیگر عهد و پیمان بستند بعهد خود وفا کنند و در فقر و بیچیزي و رنج و عناي
بیماري و در میدان جنگ و جهاد با دشمنان استقامت بخرج داده و صابر و شکیبا باشند کسانیکه بدین سجایاي پسندیده آراسته
باشند اینها هستند که راست میگویند و براستی و درستی ایمان آوردهاند و تنها اینان پرهیزکارانند و این اشخاص را باید متقی
نامید.
این آیه نمونه جامع و کامل تربیتی را نشان داده که عقل بمرتبه ایمان رسیده و ایمان منشاء انفاق و اقامه صلاة و دادن زکوة گشته و
در میان ایمان و این اعمال خوي وفاي بعهد و صبر در مصائب تکوین یافته تا انسانی موزون و راست و متقی پدید آورده است:
(177)
ص: 408
ترجمه و شرح [منظوم .... ص : 408
نیست نیکو گر چه اندر جستجو سوي غرب و سوي شرق آرید رو
نیک نیک است آنکه ایمان بر خدا آرد و بر روز آخر از ولا
بر ملایک بر کتاب و انبیاء که ز حق باشند هر یک رهنما
داد مال خود ز حبّ مستقیم بر قرابت پیشگان و بر یتیم
بر مساکین هم بفرزند سبیل گر چه باشد در دیار خود جلیل
صفحه 200 از 286
هم بسائل شاید اعطا کردنت و آن حقوقیکه بود در گردنت
حق مال اعطاست از وجه صواب نی بعلت گفت زان و فی الرقاب
گر زکوة مال بدهی با وثوق شد ادا یک حق ترا از آن حقوق
نی که حق مال بر اهل نجات منحصر بر خمس باشد یا زکوة
تا بود یک حبّه از مالت بدست مستحق را هست حقی زانچه هست
داند آنکو چشم عقلش روشن است تا بود داراي دانگی ضامن است
بر صلاة و بر زکوة آرد قیام گشت وافی عهد را با اهتمام
آنکسان در رنج و سختی صابرند کارزار آمد چو نوبت حاضرند
راه گویانند آنها در مدار هم براه عقل و دین پرهیزکار
177 ) ص: 409 )
شان نزول .... ص : 409
بروایت ابو القاسم بلخی وقتی که قبله از بیت المقدس بسوي کعبه تغییر کرد گفتگوهاي زیادي در آن نسخ و تغییر و تحویل پیش
آمد آنچنانکه مردم تصور میکردند که دیگر هیچ کاري و هیچ عمل خوبی جز توجه بکعبه و امر قبله نیست بخصوص یهود و
نصاري زیاد این موضوع را بر زبان میراندند خداوند متعال این آیه را فرستاد تا مردم نپندارند که برّ و نیکوکاري فقط منحصر بنماز
خواندن بسوي قبله است بلکه طاعات دیگري نیز هست که برّ و نیکوکاري محسوب میگردد.
بعضی از مفسرین گفتهاند که بر و نیکوکاري آن نیست که نصاري موقع نماز خواندن متوجه مشرق شده و یهود متوجه مغرب گردد
بلکه برّ چیزهاي دیگري هست که در این آیه ذکر گردیده است.
ولی بعقیده قتاده این آیه در خصوص یهود نازل گردیده است.
بنظر ابن عباس و مجاهد و ضحاك و عطا و سفیان چنانکه کشف الاسرار نقل میکند این آیه در باره مؤمنین صدر اسلام پیش از
هجرت و قبل از واجب شدن فرائض نازل گردیده زیرا آنها معتقد بودند که هر کس کلمه توحید را ادا کند و بهر طرف نماز
بخواند به بهشت خواهد رفت.
اما به نقل صاحب تفسیر جامع البیان از قتادة سبب نزول این آیه شریفه این بوده است که شخصی نزد پیغمبر اکرم آمد و از برّ سؤال
کرد سپس این آیه نازل شد.
ص: 410
بحثی از نظر لغت و معنی .... ص : 410
قوله تعالی وَ حِینَ الْبَأْسِ بأس- بؤس- بأساء- شدت گرفتاري و بلا چنانکه در آیه 43 سوره انعام میفرماید:
فَلَوْ لا إِذْ جاءَهُمْ بَأْسُنا تَضَرَّعُوا و از این ماده است:
بأس- یعنی کسیکه باو سختی رسیده است چنانکه در آیه 28 سوره حج میفرماید:
وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقِیرَ.
بئیس- یعنی سخت و شدید چنانکه در آیه 165 سوره اعراف میفرماید:
صفحه 201 از 286
بِعَذابٍ بَئِیسٍ.
و در ضمن آیات قرآن در سه معنی بکار برده شده است:
1) بمعنی عذاب چنانکه در آیه 84 سوره مؤمن میفرماید: )
فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا یعنی عذابنا.
2) بمعنی کار زار چنانکه در آیه 84 سوره نساء میفرماید: )
عَسَی اللَّهُ أَنْ یَکُفَّ بَأْسَ الَّذِینَ کَفَرُوا یعنی قتال الکفار ( 3) بمعنی قحط و سختی چنانکه در آیه 42 سوره انعام میفرماید:
فَأَخَذْناهُمْ بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ یعنی بالقحط و الشده:
ص: 411
توضیحات .... ص : 411
1) آیه مبارکه از قبله مسیحیان تعبیر بمشرق نموده در صورتی که در دین مسیح علیه السّلام چنین دستوري دیده نمیشود ولی بنا )
بنقل تفسیر جلالین پس از اینکه حضرت عیسی علیه السّلام بآسمان عروج کرد یکی از پیروانش بنام بولیس ادعا کرده بود که در
موقع عروج حضرت عیسی علیه السّلام او را ملاقات نموده و او بمسیحیان دستور داده که موقع عبادت بسوي مشرق متوجه باشند لذا
مسیحیان مشرق را قبله خود قرار دادند لیکن قبله در ادیان آسمانی و الهی همیشه مکانی انتخاب گردیده که بجهاتی داراي شرافت
مخصوص بوده باشد مانند بیت المقدس براي دین یهود و اینکه در این آیه شریفه از قبله مسیحیان بمشرق و از قبله یهود بمغرب
تعبیر شده هدف مذمت بوده زیرا بیت المقدس در شمال مکه و مدینه قرار دارد و موقعیت جغرافیائی آن طوري نیست که مشرق و
مغرب بآن صادق باشد چنانکه مشرق بر خلاف واقع قبله مسیحیان قرار داده شده همینطور هم قبله یهود پس از تشریع کعبه منسوخ
گردیده و توجه بآن هنگام عبادت بر خلاف دستور الهی است.
ابن عباس و مجاهد در معنی لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ چنین گفتهاند یعنی همه خوبیها نماز نیست زیرا نماز
را خدا بدان جهت دستور داده که موجب استحکام ایمان و انصراف انسان از فساد گردد و همچنین است سایر عبادات شرعیه که
بجا آوردن آنها بخاطر مصالح معنوي و تصفیه باطن و توجه انسان بمبادي روحانیت است و ابو مسلم نیز همین معنی را انتخاب کرده
است و مؤید این معنی آیه شریفه: ص: 412
لَنْ یَنالَ اللَّهَ لُحُومُها وَ لا دِماؤُها وَ لکِنْ یَنالُهُ التَّقْوي مِنْکُمْ:
بنابراین مقصود از عبادات رسیدن بروح و حقیقت آنها است و آن جوهره تقوي و پرهیزکاري است که این آیه محتوي همه آن
معانی است.
2) سید قطب در تفسیر فی ظلال القرآن در ذیل این آیه مبارکه مینویسد. )
ارزش ایمان بخدا و روز قیامت و ملائکه و کتاب و پیغمبران چیست؟ ایمان بخدا نقطه تحولی است که در آن زندگی بشري از
پریشانی بسامان میرسد و بشریت از گمراهی وارد راه میشود و از پراکندگی به یگانگی میگراید ایمان بروز قیامت و جزا ایمان
بدادگستري مطلق الهی در باره پاداش اوست و ایمان باین حقیقت است که زندگی انسان در این جهان عبث و بیهوده نیست بلکه
اندازهاي در کارها وجود دارد و ایمان بفرشتگان بخشی از ایمان بغیب است چنانکه میفرماید:
الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ و ایمان بکتاب و پیغمبران ایمان بهمه پیامبران و ایمان بوحدت بشریت و یگانگی خدا و یکتائی دین و وحدت
نقطه توجه است بعد میفرماید:
ارزش دادن مال بخویشاوندان و درویشان و ... چیست؟ ارزش آن رهائی از بند آزمندي و ناتوانی و خودخواهی و مال دوستی است
صفحه 202 از 286
و اسلام میکوشد پیش از آنکه آدمی را از محیط اجتماع آزاد سازد او را از وساوس نفسانی و حرص و شهوات برهاند زیرا آنکه
بنده نفس است بنده مردم نیز هست و هر که از بند نفس آزاد شد در اجتماع نیز آزاد خواهد بوده و در باره اقامۀ نماز میفرماید:
آیا برپا داشتن نماز در میدان نیکوکاري چه ارزشی دارد؟
برپا داشتن نماز چیزي غیر از رو کردن بخاور و باختر است و آن عبارت است ص: 413
از اینکه انسان بتمامی جان و خرد و روان و آشکار و نهان خویش رو بخدا کند نه تنها حرکات ورزشی جسمانی است و نه تنها
توجه صوفیانه روحی بلکه باید گفت که نماز اسلامی خلاصه و شیره طرز تفکر اساسی این دین در باره زندگی است اسلام بتن و
خرد و روان آدمی اعتراف دارد و نماز نماینده فعالیت هر سه نیرو و توجه مشترك آنها بسوي آفریدگار جهان است ایستادن و
نشستن و تا شدن براي نشاط تن است خواندن قرآن و دعا در آن و اندیشیدن در معانی براي بکار افتادن خرد است و توجه و تسلیم
بودن بخداي متعال براي تحقق یافتن نشاط روان است و چون نماز بدینگونه برپا شود انسان را بیاد طرز تفکر اسلام در باره زندگی
میاندازد و در هر رکعت و در هر نماز انسان با تمام نیروهاي خویش بخدا متوجه میگردد.
و زکات دادن در اسلام یعنی پرداختن مالیات اجتماعی که خدا آن را حقی براي بیچیزان در مال توانگران قرار داده است.
زکات، مالیات اجباري است و مسلمان در آن اختیاري ندارد ولی بخشندگی و انفاق آزاد براي اثبات انسانیت شخص و پاك کردن
جان و دل و پیوستن با اجتماعی است که شخص در آن بسر میبرد نیکی و نیکوکاري باین هر دو تمام میشود و هر دو تاي آنها از
عناصر اسلام بشمار میرود.
وفاي بعهد نشانهاي از مسلمانی است که دین اسلام در باره آن بسیار سفارش کرده است و آن را علامت ایمان و جوانمردي و
نیکوکاري میشمارد.
بردباري در سختی و بیماري و موقع جنگ وسیله پرورش جان است تا آدمی با کوچکترین پیشامد از جاي خود تکان نخورده و با
کمترین مصیبت بیاختیار نگردد و انسان بوسیله آن خوددار و استوار میشود تا اینکه بلا و بدبختی از بین أنوار العرفان فی تفسیر
414
برود لذا میتوان گفت که اصول عقاید و تکالیف جان و مال همه در یک آیه بنام بر و نیکی و نیکوکاري فراهم آمده است این
است خداوند متعال در پایان این آیه میفرماید اینها کسانی هستند که در ایمان و اعتقاد خویش صادقند و اینها از خدا میترسند.
محقق بیضاوي تمام این فضائل اخلاقی را در سه جمله جمع نموده چنین مینویسد: این آیه چنانکه مشاهده میشود جامع تمام
کمالات انسانی است و دلالت بر مراحل اخلاقی انسان و فضائل آن بالصراحۀ بالکنایه صریحا و ضمنا مینماید و این همه کمالات با
رشتههاي مختلفی که دارد در سه چیز منحصر است:
1) صحت اعتقاد. )
2) حسن معاشرت. )
3) تهذیب نفس که باوّلی با جمله مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ تا کلمه النبیین و بدومی با جمله وَ آتَی الْمالَ عَلی حُبِّهِ تا کلمه و فی الرقاب و )
بسومی با جمله أَقامَ الصَّلاةَ تا آخر تصریح یا اشاره شده است.
3) در تفسیر جمله وَ آتَی الْمالَ عَلی حُبِّهِ مفسرین وجوهی ذکر کردهاند: )
اول: کنایه راجع به مال باشد یعنی علی حب المال در اینصورت مصدر مضاف بمفعول شده است دوم آنکه مرجع ضمیرها جمله من
امن باشد در اینصورت مصدر مضاف بفاعل است و مفعول براي وضوح و ظهور معنی ذکر نشده است سوم آنکه ها در علی حبه
راجع بایتاء باشد یعنی عطا کند مال را با حبی که بعطاء کردن دارد.
چهارم آنکه ها راجع به اللّه باشد یعنی عطا کند مال را بخاطر حبی که بخدا دارد.
صفحه 203 از 286
مرحوم سید مرتضی قدس اللّه روحه فرموده: بهترین وجوه وجه چهارم ص: 415
است.
مرحوم طبرسی در مجمع البیان میگوید: اصحاب ما امامیه معتقدند که مقصود از این آیه امیر المؤمنین علی علیه السّلام است زیرا در
بین امت خلافی نیست که او جامع این خصال بوده است و زجاج و فراء نیز گفتهاند: که این آیه مخصوص بانبیاء و معصومین است
زیرا غیر از انبیاء و معصومین هیچکس نمیتواند از عهده اعمال و اوصافی را که در این آیه ذکر شده است بطور کامل برآید ولی
مرحوم علامه طباطبائی مینویسد: که از این آیه اختصاص استفاده نمیشود و لیکن شکی نیست که مقام اسرار مقام بزرگ و عظیمی
است و امیر المؤمنین علی علیه السّلام مصداق اتمّ و فرد اجلاي آن میباشد.
ص: 416
روایات .... ص : 416
1) طبرسی از امام محمّد باقر و امام جعفر صادق علیهما السّلام روایت نموده که فرمودند: مراد از ذوي القربی در این آیه مبارکه )
خویشان و اقرباي پیغمبر و سادات میباشند چنانکه در آیه 23 سوره شوري نیز میفرماید:
قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی ( 2) المیزان از تفسیر الدر المنثور از حکیم ترمذي از ابو عامر اشعري نقل میکند که از
پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله پرسیدم کمال نیکوکاري در چیست؟ حضرت فرمودند این است که آنچه که آشکارا میکنی در
نهان نیز انجام دهی.
3) در کافی از امام جعفر صادق علیه السّلام نقل شده که آن حضرت فرمودند: )
فقیر کسی است که از مردم سؤال نمیکند و مسکین از او بینواتر و در زندگی بیشتر فشار میکشد و یائس از هر دو بد حالتر میباشد.
4) در مجمع البیان از امام محمّد باقر علیه السّلام نقل شده که ابن السبیل کسی است که رابطهاش از اهل و وطنش قطع شده باشد. )
5) در تفسیر قمی در ذیل وَ الصَّابِرِینَ فِی الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ نقل شده که مراد از بأساء گرسنگی و ترس و از ضراء عطش و مرض و )
از حین الباس موقع جنگ میباشد.
6) در تهذیب از امام جعفر صادق علیه السّلام نقل میکند که از آن حضرت پرسیدند غلامی که با آقاي خود قرار داد بسته مبلغی )
بپردازد و آزاد گردد و از پرداخت آن مال عاجز شده است حضرت فرمودند: از مال صدقه بدهی او را أنوار العرفان فی تفسیر
417
میپردازند زیرا خداوند متعال میفرماید:
وَ فِی الرِّقابِ و مؤید این روایت آیه 61 سوره توبه است که میفرماید:
إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساکِینِ وَ الْعامِلِینَ عَلَیْها وَ الْمُؤَلَّفَۀِ قُلُوبُهُمْ وَ فِی الرِّقابِ:
7) از پیغمبر اکرم روایت شده که فرمودند: صدقه دادن بمسکین یک ثواب دارد و صدقه دادن بخویشاوندان دو ثواب یکی ثواب )
خود صدقه و دیگري ثواب صله رحم.
8) پیغمبر اکرم فرمودند: من عمل بهذه الایه فقد استکمل الایمان یعنی هر کس باین آیه عمل کند ایمان خود را کامل نموده است. )
9) تفسیر منهج الصادقین مینویسد: پیغمبر اکرم دعا کردند که: )
اللهم احینی مسکینا و امتنی مسکینا و احشرنی فی زمرة المساکین:
یکی از زنهاي آنحضرت عرض کردند یا رسول اللّه چرا اینطور دعا میکنی حضرت فرمودند بجهت آنکه مساکین پیش از چهل
سال از توانگران به بهشت میروند سپس فرمود: مساکین را زجر نکنی و اگر چیزي خواستند بآنها بده و لو نیم خرما باشد و با
صفحه 204 از 286
مساکین دوستی کن و بانواع صله و تصدق آنها را رعایت کن.
ص: 418
تجزیه و ترکیب .... ص : 418
قوله تعالی لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ کلمه بر خبر لیس است که بر اسم آن مقدم شده است و کلمه ان تولوا با صلهاش اسم لیس
است که مؤخر آمده است و کلمه بر دومی اسم لکن و خبرش کلمه بر بوده که محذوف میباشد- کلمه و المال مفعول دوم آتی
میباشد که بمعناي اعطی است- کلمه ذوي القربی مفعول اول آن است که مؤخر شده است کلمه علی حبه متعلق بمحذوف و حال
است براي ضمیر کلمه آتی- کلمه و الموفون خبر است براي مبتداي محذوف که هو باشد- کلمه الصابرین مفعول است براي فعل
محذوف که کلمه اعنی باشد- کلمه اولئک مبتداء و خبر آن الذین میباشد.
ص: